اداره امور مالی و غیرمالی غایب مفقودالاثر
طبق ماده ماده ۱۰۱۱ قانون مدنی؛ غايب مفقودالاثر كسي است كه از غيبت او مدت بالنسبه مديدي گذشته و از او به هيچ وجه خبري نباشد. این که فرد مدت نسبتاً طولانی حضور نداشته باشد و خبری از او نباشد، این سوال را ایجاد می کند که پس امور مالی و غیرمالی غایب چه می شود؟ اداره اموال او و اداره امور غیرمالی او با چه کسی است؟و قبل از این امر باید بدانیم چه افرادی غایب محسوب می شوند؟ آیا مجهول المکان نیز غایب محسوب می شود؟
شخص مجهولالمکان مصداق غایب مفقودالاثر نیست.
چه کسی غایب مفقودالاثر محسوب می شود؟
طبق ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی؛ موارد ذيل از جمله مواردي محسوب است كه عادتاً شخص غايب زنده فرض نمیشود:
- وقتي كه ده سال تمام از تاريخ آخرين خبري كه از حيات غايب رسيده است گذشته و در انقضاء مدت مزبور سن غايب از هفتاد و پنج سال گذشته باشد.
- وقتي كه یک نفر به عنوانی از عناوين جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاريخ انعقاد صلح بگذرد بدون اينكه خبري از او برسد هرگاه جنگ منتهي به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور پنج سال از تاريخ ختم جنگ محسوب میشود.
- وقتي كه يك نفر حين سفر بحري در كشتي بوده كه آن كشتي در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاريخ تلف شدن كشتي گذشته باشد بدون اينكه از آن مسافر خبري برسد.
ماده فوق بعضی از امارات قانونی برای زنده نبودن شخص غایب برحسب عادت را تعیین کرده است. ماده ۱۰۲۰ ق.م. از جمله مواردی را که شخص غایب عادتا زنده فرض نمیشود، اعلام نموده و این موارد با توجه به عبارت ( از جمله موارد) تمثیلی است.
در باب ماده قبل اگر با انقضاء مدت هاي ذيل كه مبدأ آن از روز حركت كشتي محسوب میشود كشتي به مقصد نرسيده باشد و در صورت حركت بدون مقصد به بندري كه از آنجا حركت كرده برنگشته و از وجود آن به هيچ وجه خبري نباشد كشتي تلف شده محسوب میشود:
- الف) براي مسافرت در بحر خزر و داخل خليج فارس يك سال.
- ب) براي مسافرت در بحر عمان – اقيانوس هند – بحر احمر بحر سفيد (مديترانه) – بحر سياه و بحر آزوف دو سال.
- ج) براي مسافرت در ساير بحار سه سال.
چنانچه كسي در نتيجه واقعهاي به غير آنچه در فقره ۲ و ۳ ماده ۱۰۲۰ مذكور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده و يا در طياره بوده و طياره مفقود شده باشد وقتي میتوان حكم موت فرضي او را صادر نمود كه پنج سال از تاريخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون اينكه خبري از حيات مفقود رسيده باشد. این امر مربوط به غیبت در سفر هوایی است.
طبق ماده ۱۰۲۳ همان قانون، در مورد مواد ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ محكمه وقتي میتواند حكم موت فرضي غايب را صادر نمايد كه در يكي از جرايد محل و يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار تهران اعلاني در سه دفعه متوالي هر كدام به فاصله يك ماه منتشر كرده و اشخاصي را كه ممكن است از غايب خبري داشته باشند دعوت نمايد كه اگر خبر دارند به اطلاع محكمه برسانند. هرگاه يك سال از تاريخ اولين اعلان بگذرد و حيات غايب ثابت نشود حكم موت فرضي او داده میشود.
اعلان حکم موت فرضی در روزنامه
برای صدور حکم موت فرضی اعلان در روزنامه لازم است.
ماده ۱۰۲۴- اگر اشخاص متعدد در يك حادثه تلف شوند فرض بر اين میشود كه همه آنها در آن واحد مردهاند. مفاد اين ماده مانع از اجرا مقررات مواد ۸۷۳ و ۸۷۴ جلد اول اين قانون نخواهد بود. منظور از مواد ۸۷۳ و ۸۷۴ حکم هدم و غرق در باب ارث است. وراث غايب مفقودالاثر میتوانند قبل از صدور حكم موت فرضي او نيز از محكمه تقاضا نمايند كه دارائي او را بتصرف آنها بدهد.
مشروط بر اينكه اولاً: غایب مزبور كسي را براي اداره كردن اموال خود معين نكرده باشد و ثانياً: دو سال تمام از آخرين خبر غایب گذشته باشد بدون اينكه حيات يا ممات او معلوم باشد. در مورد اين ماده رعايت ماده ۱۰۲۳ راجع باعلان مدت يكسال حتمي است.
اداره امور غایب برعهده چه کسی است؟
ممکن است غایب برای امور خود کسی معین کرده باشد، اگر شخصی تعیین کرده باشد که او عهده دار امور غایب خواهد بود درغیراین صورت دادگاه باید شخصی تعیین کند تا امور غایب را انجام دهد. مطابق ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی؛ اگر غايب مفقودالاثر براي اداره اموال خود تكليفي معين نكرده باشد و كسي هم نباشد كه قانونا حق تصدي امور او را داشته باشد محكمه براي اداره اموال او یک نفر امين معين میکند و تقاضاي تعيين امين فقط از طرف مدعیالعموم و اشخاص ذینفع در اين امر قبول میشود.
دادگاه میتواند از اميني كه معين میکند تقاضاي ضامن يا تضمينات ديگر نمايد. ظاهر این ماده بر اختیاری بودن تقاضای ضامن یا تضمینات از امین اشاره دارد. دلیل گرفتن تضمین یا ضامن از امین، جبران خسارتهای احتمالی ناشی از تقصیر اوست. اگر يكي از وراث غايب تضمينات كافيه بدهد محكمه نمیتواند امين ديگري معين نمايد و وارث مزبور به اين سمت معين خواهد شد.
وظایف امین غایب مفقودالاثر چیست؟
طبق ماده ۱۰۱۵ قانون مدنی؛ وظايف و مسئولیتهای اميني كه به موجب مواد قبل معين میگردد، همان است كه براي قيم مقرر است. چنانچه نصب امین بهمنظور اداره امور و اموال غایب به عمل آید، وظایف امین طبق ماده ۱۰۱۵ ق.م. همان است که برای قیم مقرر گردیده است. با عنایت به ماده ۱۰۱۵ ق.م. و اینکه نصب امین با همان هدف نصب قیم به عمل میآید، چنانچه فرم خاصی برای نصب امین موقت نباشد، استفاده از فرم های مخصوص نصب قیم موقت بلااشکال است. امین مکلف به حفظ و اداره اموال غایب است. امین همواره مکلف به رعایت مصلحت غایب است.
سپردن اموال غایب به ورثه او
وراث غايب مفقودالاثر میتوانند قبل از صدور حكم موت فرضي او نيز از محكمه تقاضا نمايند كه دارائي او را به تصرف آنها بدهد مشروط بر اينكه اولاً: غایب مزبور كسي را براي اداره كردن اموال خود معين نكرده باشد و ثانياً: دو سال تمام از آخرين خبر غایب گذشته باشد بدون اينكه حيات يا ممات او معلوم باشد. در مورد اين ماده رعايت ماده ۱۰۲۳ راجع به اعلان مدت يكسال حتمي است. در مورد ماده قبل وراث بايد ضامن و يا تضمينات كافيه ديگر بدهد تا در صورت مراجعت غايب و يا در صورتی که اشخاص ثالث حقي بر اموال او داشته باشند از عهده اموال و يا حق اشخاص ثالث برآيند تضمينات مزبور تا موقع صدور حكم موت فرضي غایب باقي خواهد بود.
بیشتر بخوانید: آشنایی با انواع قراردادهای اداری و ویژگی های قراردادهای اداری
در مرحله تصرف موقت ورثه، دادگاه تکلیفی به دادن اموال به ورثه ندارد. اگر بعضی از وراث تضمین ندهند، دادگاه برای اداره سهم مشاع آنها امین نصب میکند. طبق ماده ۱۰۲۷ قانون مدنی؛ بعد از صدور حكم فوت فرضي نيز اگر غایب پيدا شود كساني كه اموال او را بهعنوان وراثت تصرف كردهاند بايد آنچه را كه از اعيان يا عوض و يا منافع اموال مزبور حين پيدا شدن غايب موجود میباشد مسترد دارند.
هدف این ماده برگرداندن وضع مالی غایب پیدا شده به قبل است. طبق مفهوم مخالف این ماده، تکلیف استرداد درباره اموالی که عین یا عوض و منافع آنها موجود نیست، وجود ندارد. عوض در این ماده اعم از عوض مستقیم و غیر مستقیم است.
طبق ماده ۱۰۲۸ قانون مدنی؛ اميني كه براي اداره كردن اموال غايب مفقودالاثر معين میشود بايد نفقه زوجه دائم يا منقطعه كه مدت او نگذشته و نفقه او را زوج تعهد كرده باشد و اولاد غايب را از دارایي غايب تاديه نمايد در صورت اختلاف در ميزان نفقه تعيين آن به عهده محكمه است.
نفقه بازماندگان غایب مفقودالاثر و تکلیف همسر او
تأدیه نفقه افراد واجب النفقه غایب با امین است.
طبق ماده ۱۰۲۹ همان قانون؛ هرگاه شخصي چهار سال تمام غايب مفقودالاثر باشد، زن او میتواند تقاضاي طلاق كند در اين صورت با رعايت ماده ۱۰۲۳ حاكم او را طلاق مي دهد. لزوم رعایت ماده ۱۰۲۳ ق.م. که در ماده ۱۰۲۹ همان قانون تصریح شده است، از جهت نشر آگهی در جراید است و نیازی به صدور حکم موت فرضی جهت طلاق زوجه نیست. در صورتی که غایب قبل از عده بیاید، حق رجوع دارد.
مطابق ماده ۱۰۳۰ قانون فوق؛ اگر شخص غایب پس از وقوع طلاق و قبل از انقضاء مدت عده مراجعت نمايد نسبت به طلاق حق رجوع دارد ولي بعد از انقضاء مدت مزبور حق رجوع ندارد و تا پایان مدت عده هنوز علقه زوجیت به طور کلی از بین نرفته است.