نمونه شکوائیه ورود مأمورین قضایی به منزل بدون اخذ اجازه از مقام قضایی

چه کسانی حق ورود به منزل را دارن حتی با دستور مقام قصایب در منازل سازمانی ارتس

سلام بدون حکم ورعایت نکردن شئونات اسلامی تفتیش منزل چه حکمی داره .دراین تفتیش مقداری تریاک ازمنزل من بیرون آوردن که بنده دادگاهی شدم وجریمه پرداخت میکنم .تازه بدون کسب اجازع بوده وبنده منزل نبودم ساعت ۹صبح که خانواده ام خواب بودن ریختن توی خونه .نیازبه راهنمایی دارم آیا دادگاه عمومی شکایت کنم یا دادسرای نظام ؟

سلام خوبید خسته نباشید. من ما خانومم مشکل دارم از خونه فرار کرده چقدر مدارک طلا چیزی با خودش برده شهرستان.دیروز اومدن اثاث خانه ببرن منم خونه نبودم مأمور همراشون بوده ب صاحب خونه گفتن میریم کلید ساز میاریم.میخواستم ببینم میتونن کیلد ساز بیارن فرارد خونه بشن اثاث ببرن ممنون رهنمایم کنید

شوهرخاهرم بازورب خانه ماامده وب خاهرم حمله کرده وفحش داده همچنین خاهرم هم ب درب لگدزده وفحشهای زشت داده میتونم اثبات منم وحکمشون چیه

سلام بنده دیشب بدون هیچ حکمی ۲۰ نفر ریختن داخل منزلم هیچی هم پیدا نکردن همسرمو بردن نمیدونمم کجا بردن کل آگاهی و کلانتری و سپاه و اطلاعات و گشتم میگن همچین چیزی نداشتیم همسرمم کتک زده بودن میشه کمکم کنید من باید به کجا مراجعه کنم؟؟؟؟؟

سلام من همسرم یک هفتس رفته خونه مادرش و دیگه برنگشته و حتی طلاق هم نمیخواد امروز ساعت ۱۰ صبح هم چندتا پلیس با مادر زنم رفتن خونه پدرم و گفتن که حکم ورود به منزل دارن و با تحدید به دستگیری پدرو مادرم بچه ۴ ماهه من رو بردن و داخل برگه ای که به ما دادن هیچ حرفی از اجازه ورود به منزل زده نشده خواستم ببینم میشه ازشون شکایت کرد؟

سلام خسته نباشی من یه فرزند شهید هستم که کارمند اداره هستم چند روز پیش تو روستای ما عروسی دختر پسر عموم بود که ما هم رفتیم شب تو عروسی چند تا ماشین‌ها رو دزد ظبتشون رو می زده. فردا اون روز پسر عموم اومد درب خونه ما به من گفت تو با بچه داداشت بودید .بهش گفتم برو شکایت کن اگه ما بودیم دیگه شکایت که نکرد اما دامادمون با خواهرم که با ما خوب نیستن داخل یه روستای کوچک به همه گفتن که کار ما بوده امروز اومدم شهری که محل کارم اونجاست صبح میخواستم برم اداره تا در رو باز کردم چند نفر با لباس شخصی من رو حول دادن و وارد خانه شدندمن دوتا بچه ۵ ساله دوقولو دارم با خانومم لقد زدن به درب که خانومم تا درب رو باز کرد بدون یاالله وارد خانه شدند بعد تموم خونه رو که ریختن بهم یه دونه سنگ و یه دونه دلر که کاغذ خرید هم داشت رو برداشتند بردند خودمم بردن آگاهی بعد از یک ساعت گفتن برو از اونی که این دلر وسنگ رو گرفتی بیارش منم اونو آوردمش باز بهم گفتن فردا صبح بیا آگاهی حالا باید چیکار کنم