عقد معاوضه چیست؟ تفاوت عقد بیع و معاوضه در قانون مدنی

عقود و قرارداد ها در قانون مدنی هر کدام قالب و شکل خود را دارند تا مردم به فراخور نیاز خود، بتوانند در آن قالب عقد خود را منعقد کنند. اگر چه عقود موجود در جامعه منحصر به عقود معینه در قانون مدنی نیست و ماده ۱۰ قانون مدنی راه را برای هر توافقی باز کرده است، باید گفت همین عقود ببشتر نیاز های مردم را پیش خواهد برد. و در قالب همین عقود می توان به خواسته های حقوقی خود رسید.

در این بین این قالب های ویژه عقود باعث شده که در برخی موارد به شباهت هایی برسیم.

برای مثال: ما در عقد حبس منفعت را در اختیار دیگری قرار می دهیم و در عقد اجاره هم همین گونه است اما چه تفاوتی بین این دو وجود دارد.

در عقد بیع مالی را می دهیم و مالی را می گیریم، در عقد معاوضه هم به همین شکل اما راه تشخیص این دو چیست؟

در این نوشته قصد داریم تفاوت های عقد بیع و معاوضه را از هم بیان کنیم که با بیات تفاوت هایی آن دو را از هم تمیز بدهیم.

معاوضه چیست؟ به همراه مثال

عقد معاوضه در لغت به این معنا است که فرد مالی را با مالی مبادله می کند. در قدیم هم همین گونه بود؛ فرد آنچه را بیش از نیاز خود می بود می داد و آنچه را نیاز داشت می گرفت چیزی که به آن مبادله کالا به کالا می گفتند. لذا اگر معاوضه در مبادله کالا را با کالا در نظر بگیریم در بیع بحث مبادله کالا با پول است.

طبق ماده ۴۶۵ معاوضه عبارت است از:

“معاوضه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می‌کند بدون ملاحظه‌ی این که یکی از عوضین مبیع و دیگری ثمن باشد.”

برای مثال اگر ما گوشی موبایل خود را به ۳ میلیون تومان بفروشیم ظاهرا بیع کرده ایم، اما اگر آن گوشی موبایل خود را بدهیم در عوض گوشی موبایل دیگری می توان گفت ظاهرا نوعی معاوضه است.

پس بیع شکلی توسعه یافته تر از معاوضه است.

در ماده ۳۳۸ قانون مدنی بیع اینگونه تعریف شده است:

«بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.»

در اینجا گفته تملیک عین به عوض معلوم اما عوض، فقط شامل پول نمی شود، و سطح وسیعی را فرا گرفته است‌ ممکن است پول باشد یا خدمات باشد یا کالا باشد.

 اگر عوض در بیع کالا باشد آن وقت چه تفاوتی بین بیع و معاوضه وجود دارد و راه تفاوت آن چیست؟

معاوضه چیست

مشاوره حقوقی فوری

مشاوره تخصصی تلفنی و متنی آنلاین با وکلای سراسر کشور

تشخیص بین معاوضه و بیع به چه دردی می خورد؟

  • سوال اینجا است که اصلا برای چه می خواهیم فرق های بیع و معاوضه را بشناسیم؟
  • اصلا تشخیص این دو به چه دردی می خورد؟

باید گفت که تشخیص این دو از قضا کاربرد عملی هم دارد و صرفا جنبه نظری ندارد.

برای مثال: ما یک سری خیارات و اختیارهایی در فسخ قرارداد داریم که قانون آن را مختص بیع کرده نه دیگر عقود، پس اگر تشخیص بدهیم این عقد مثلا معاوضه است به این معنا است که آن خیارات در آن راه ندارد.

خیار مجلس، خیار تاخیر ثمن و خیار حیوان مختص عقد بیع هستند و اگر در چالش بیع و معاوضه عقدی را تشخیص دادیم که بیع است می توان این خیارات را در آن جا داد و اعمال کرد اما اگر تشخیص دادیم که معاوضه است دیگر خبری از این خیارات نیست.

در فقه از معاوضه به عنوان عقد معین حرفی زده نشده؛ اما در قانون مدنی بسیار مختصر در دو ماده از آن سخن به میان آورده است.

در ماده ۴۶۴ آمده است که:

معاوضه عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می‌کند؛ بدون ملاحظه این‌ که یکی از عوضین، مبیع و دیگری ثمن باشد.

لذا از ماده آنچه تشخیص داده می شود برای اینکه بدانیم عقدی معاوضه است یا بیع به قصد طرفین توجه می شود. پس اولین ملاک برای تشخیص بیع و معاوضه اراده طرفین است که اگر دو عوض را یکی مبیع و دیگری ثمن در نظر بگیرند در اینجا عقد بیع است نه معاوضه.

معاوضه

اوصاف عقد معاوضه چیست؟

معاوضه مانند بیع عقدی لازم است. یعنی طرفین حق فسخ ندارند مگر به علل قانونی معاوضه عقدی معاوضی است به این معنا که عقدی رایگان نیست و در آن دو عوض رد و بدل می شود لذا به آن معوض یا معاوضی می گویند.

و اینکه از عقود تملیکی محسوب میشود یعنی دو طرف مالی را به طرف دیگر تملیک می کنند. و مالی به آن تملیک می شود.

جریان احکام خاص بیع در معاوضه

معاوضهمعاوضه دارای مشترکات بسیاری با بیع است، اما در ماده ۴۶۵ آمده است که احکام خاصه بیع در آن جاری نمی شود منظور از احکام خاصه همان خیارات خاص و مختصه بیع است که در معاوضه جاری نمی شود.

برای مثال اگر ما حیوانی را با حیوان در معاوضه کنیم خیار حیوان نخواهیم داشت.

اگر در مجلس عقد مالی را معاوضه کنیم خیار مجلس نخواهیم داشت.

 و اینکه اگر مالی را با مال دیگری معاوضه کنیم اگر تا سه روز آن را تسلیم نکرد باز هم خیار تاخیر ثمن نخواهیم داشت، زیرا این خیارات مختص بیع هستند و نه هیچ عقد دیگری.

مثال دیگری این که حق شفعه مختص عقد بیع است و اگر ما عقد مال غیر منقول را که دو شریک دارد در قالب عقد بیع منعقد کنیم برای شریک دیگر حق شفعه به وجود می آید در غیر این صورت اگر برای مثال ما خانه را با معاوضه انتقال دهیم حق شفعه ای پیش نمی آید. زیرا حق شفعه مختص بیع است.

اما قواعد عمومی که در بیع جاری است در این جا نیز جاری است.

برای مثال حق حبس همانطور که در بیع جاری است در معاوضه نیز جاری خواهد بود. حق حبس به این معنا که تا زمانی که یکی از عوضین به فرد تسلیم نشده فرد حق دارد. عوض را تسلیم نکند.

قاعده ضمان معاوضی نیز در اینجا راه دارد به این معنا که اگر قبل از تسلیم یکی از عوضین تلف شود عقد خود به خود منفسخ و فسخ خواهد شد.

همانطور که گفتیم معاوضه عقدی معاوضی است و در عین حال باید گفتن مغابنی نیز هست یعنی طرفین در آن به دنبال کسب سود هستند لذا می توان در آن خیار غبن نیز متصور شد. لذا اگر فرد متوجه شود در اثر مبادله دو مثل ضرر کرده و ارزش مال وی بسیار بیشتر از مال طرف مقابل بوده می تواند به استناد خیار غبن عقد را به هم بزند.

احکام خاص بیع

نتیجه گیری

شباهت هابی میان عقد بیع و معاوضه وجود دارد. و در قواعد عمومی یکسان هستند. مثل لازم بودن، داشتن حق حبس، معاوضی بودن، جریان ضمان معاوضی و موارد دیگر که از قواعد عمومی گرفته می شود. اما در جاهایی متفاوت اند برای مثال احکامی در بیع وجود دارد که در معاوضه موجود نیست.

مانند خیارات مختصه بیع، خیار مجلس، حیوان و تاخیر ثمن و داشتن حق شفعه که این احکام در معاوضه راه ندارد لذا بسیار مهم است که ما بیع را از معاوضه تشخیص بدهیم. اولین راه تشخیص از اراده افراد مشخص می شود.

برای مثال اگر طرفین دو مالی را مبادله کنند که کالا در مقابل کالا است اما قصد بیع کنند اگرچه ظاهرا معاوضه است اما ما آن را بیع می نامیم.

سوالات متداول

تفاوت بیع و معاوضه را از قصد طرفین می توان تمیز داد و اگر قصد طرفین روشن نبود باید به ظاهر قرارداد و فرق رجوع کنیم.

احکامی مانند خیارات مجلس، حیوان، و تاخیر ثمن مختص بیع است و همچنین حق شفعه فقط در بیع به وجود می آید نه در باقی عقود مثل معاوضه که این را در بالا تفصیلا اشاره کردیم.

عقد معاوضه عقدی است که مالی را در مقابل مالی به دیگری تسلیم می کنند بدون آنکه هیچ یک از طرفین آن را مبیع و ثمن در نظر بگیرند به عبارت ساده تر مبادله مال با مال معاوضه است به شرط آنکه قصد طرفین بیع نباشد. اما در عرف معمولا جایی بیع صدق می کند که کالا در مقابل پول داده بشود.
فرق معاوضه با بیع این است که در معاوضه دو کالا با هم رد و بدل می شوند و هیچکدام بهای دیگری محسوب نمی شود؛ اما در بیع مالی داده می شود در مقابل بهای آن.
لذا به زبان ساده بیع دادن مال یا تملیک عین مال در مقابل ثمن است یعنی در مقابل بهای آن. اما معاوضه بدون در نظر گرفتن بها و ثمن دو مال در مقابل هم رد و بدل می شوند.

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
2 نظرات
  1. هستی می گوید

    سلام درعقد مثلاً نوشته شود در مقابل زمین یاکالا ی فروخته شده یک زمین و مقداری پول به فلان قدربه فروشنده داده شد آیا این عقد حمل بر معاوضه است یابیع

    1. بهزاد زینالی می گوید

      سلام: ملاک بیع از معاوضه قصد طرفین می باشد.

زمان پاسخ به دیدگاه شما از طرف وکلای سایت وکیل تاپ ۴۸ ساعت می باشد. درصورت نیاز به مشاوره فوری حقوقی میتوانید از این لینک نسبت به پرسش سوال خود اقدام کنید.



سوالات خود را از ما بپرسید

وکلای پایه یک ما اماده پاسخ به سوالات شما هستند