قرار جلب به دادرسی یعنی چه؟

زمانیکه که جرمی اتفاق می افتد، بازپرس تحقیقات خود را درباره ی جرم آغاز می کند. در واقع بررسی می کند جرم توسط چه کسی اتفاق افتاده است و چگونه رخ داده است.

زمانی که بازپرس با توجه به اسناد و مدارک به این نتیجه می رسد که جرم توسط متهم اتفاق افتاده است؛ باید قراری صادر کند که به آن قرار جلب دادرسی گفته می شود.

در این نوشته مطالبی در خصوص چیستی قرار جلب به دادرسی و اینکه چگونه پرونده از مرحله دادسرا وارد دادگاه می شود ارائه خواهد شد.

قرار جلب به دادرسی چیست؟

زمانیکه بازپرس در دادسرا تحقیقاتش را درباره ی جرم و متهم به اتمام می رساند دو حالت وجود دارد:

  1. بازپرس به این نتیجه می رسد که متهم جرمی انجام نداده است یا دلایل برای وقوع جرم کافی نیست که در این صورت قرار منع تعقیب صادر می کند.
  2. بازپرس تشخیص می دهد که این جرم توسط متهم انجام شده است که در این صورت قرار جلب دادرسی صادر می کند.

زمانی که بازپرس این قرار را صادر می کند، باید این قرار را به دادستان ارسال می نماید و دادستان موظف است که ظرف سه روز پرونده را بررسی کند و اگر با دادستان موافق بود، کیفر خواست صادر کند.

ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری بیان می کند:

«بازپرس در صورت جرم بودن عمل ارتکابی و وجود ادله کافی برای انتساب جرم به متهم، قرار جلب به دادرسی و در صورت جرم نبودن عمل ارتکابی و یا فقدان ادله کافی برای انتساب جرم به متهم، قرار منع تعقیب صادر و پرونده را فوری نزد دادستان ارسال می کند.
دادستان باید ظرف سه روز از تاریخ وصول، پرونده تحقیقات را ملاحظه و نظر خود را به طور کتبی اعلام کند و پرونده را نزد بازپرس برگرداند.
چنانچه مورد از موارد موقوفی تعقیب باشد، قرار موقوفی تعقیب صادر و وفق مقررات فوق اقدام می شود.»

قرار جلب به دادرسی چیست؟

مشاوره حقوقی فوری

مشاوره تخصصی تلفنی و متنی آنلاین با وکلای سراسر کشور

آثار قرار جلب دادرسی

در خصوص آثار قرار جلب دادرسی ماده۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری بیان می کند:

«در صورت نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه، بازپرس مکلف است متهم را احضار و موضوع اتهام را به او تفهیم کند و با اخذ آخرین دفاع و تامین مناسب از وی، پرونده را به دادگاه ارسال نماید.»

تفهیم اتهام از آثار جلب به دادرسی است. تفهیم اتهام یعنی جرم رخ داده است و رابطه متهم با جرم و اسناد و مدارکی که اتهام او را ثابت می کند، به وضوح به متهم توضیح داده شود.

تفهیم اتهام جز حقوق متهم است و از وظایف بازپرس محسوب می شود. تفهیم اتهام حتما باید به زبان ساده و گونه ای بیان شود که برای متهم قابل درک باشد و فهم باشد. پس اگر زمانی متهم به با اصطلاحات حقوقی آشنا نباشد، تفهیم باید به زبان ساده و مشخص صورت گیرد.

موافقت یا مخالفت دادستان با قرار جلب به دادرسی

دادستان همیشه با قرار جلب به دادرسی که توسط بازپرس به او ارسال می شود، موافق نیست. اگر موافق باشد که کیفرخواست صادر می کند و پرونده را با دلایل و مدارک به دادگاه ارسال می کند تا در دادگاه به جرم رسیدگی شود.

اما در صورتی که دادستان با این قرار مخالف باشد دیگر کیفر خواستی صادر نمی کند بلکه پرونده را به بازپرس ارسال می کند تا مجددا مورد بررسی قرار گیرد.

حالا اگر بازپرس بر قراری که صادر کرده است پافشاری کند و نظرش را تغییر ندهد، پرونده برای حل اختلاف به دادگاه کیفری مربوط ارسال می شود. در واقع دادگاه به اختلاف بین دادستان و بازپرس رسیدگی می کند.

همچنین گاه ممکن است که دادستان هیچ موافقت و مخالفتی یا قرار جلب به دادرسی نکند، بلکه پرونده را برای تکمیل تحقیقات به بازپرس برگرداند.

موافقت یا مخالفت دادستان با قرار جلب به دادرسی

اعتراض به قرار جلب به دادرسی

متهم نمی تواند به قرار جلب به دادرسی اعتراض کند. نکته ی مهم درباره ی قرار جلب به دادرسی این است که متهم نمی تواند به این قرار اعتراض کند.

به همین دلیل بعد از صدور قرار جلب به دادرسی و موافقت دادستان با آن، متهم باید در دادگاه به دفاع از خود بپردازد و اثبات کند که جرم مرتکب نشده است یا جرمش با آنچه در کیفرخواست آمده است فرق دارد.

در واقع با صدور قرار جلب به دادرسی و ارسال آن به دادگاه، پرونده از دسترس دادسرا خارج می شود.

تفاوت حکم جلب و قرار جلب به دادرسی

شاید شما هم قرار جلب به دادرسی و حکم جلب را تابحال باهم اشتباه می گرفتید. اما در واقع این دو باهم دیگر تفاوت دارند.

قرار جلب به دادرسی قراری است که به نوعی نظر دادستان و بازپرس است در خصوص جرمی که اتفاق افتاده است.

دستور جلب و به اصطلاح عوام حکم جلب در دعاوی حقوقی و کیفری پس از ارسال احضاریه و عدم حضور شخص صادر می شود. به وسیله این دستور، شخص توسط مامور انتظامی دستگیر می شود و به مرجع قضایی آورده می شود.

دستور جلب در دعاوی حقوقی پس از قطعی شدن حکم و به منظور اجرای رای است. اما این دستور در دعاوی کیفری، هم در مرحله تحقیقات در دادسرا و هم برای اجرای حکم، صادر می شود.

مشاوره با وکلای موسسه وکیل تاپ

موسسه ی وکیل تاپ متشکل از وکلایی است که هر یک در یکی ار امور حقوقی و کیفری تخصص دارند و به واسطه ی تجربه و مهارتی که دارند بهترین راه حل را برای پرونده ی شما ارائه خواهند نمود.

شما می توانید به صورت متنی، تلفنی با حضوری با وکلای موسسه وکیل تاپ ارتباط برقرار کرده و در مورد مشکل خود مشاوره نمایید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر لطفا به سایت وکیل تاپ مراجعه نمایید و یا با شماره ی ۹۱۰۰۲۰۹۰- ۰۲۱ تماس حاصل نمایید. همکاران وکیل ما به صورت ۲۴ ساعته پاسخگوی شما خواهند بود.

تفاوت حکم جلب و قرار جلب به دادرسی

نتیجه گیری

وقتی شکایت علیه کسی مطرح می شود، تحقیقات آغاز شود و زمانی که بازپرس با توجه به تحقیقاتی که انجام می دهد به این نتیجه برسد که متهم مرتکب جرم شده است؛ قرار جلب به دادرسی صادر می کند و این قرار به دادستان ارسال می شود تا در خصوص آن اظهار نظر کند.

لازم است بدانید که قرار جلب به دادرسی قابل اعتراض نیست. در خصوص جرم و میزان مجازات متهم، دادگاه تصمیم گیری می کند.

سوالات متداول

خیر قرار جلب به دادرسی قابل اعتراض نیست.

بله، بازپرس بعد از تفهیم اتهام به متهم اعلام می نماید که اقرار یا همکاری موثر وی می تواند موجبات تخفیف مجازات وی را در دادگاه فراهم سازد.

اگر عمل متهم جرم نباشد و یا دلایل کافی برای اثبات جرم کافی نباشد، بازپرس قرار منع تعقیب صادر می کند.

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
6 نظرات
  1. حامد می گوید

    در قرار نهایی دادسرا
    <> در نهایت به چه معنایی است برای شخص متهم

  2. حامد می گوید

    در قرار نهایی دادسرا
    <> در نهایت به چه معنایی است برای شخص متهم
    عذر خواهی می کنم اخرین رقم تلفنم ۹ درست هستش ۸اشتباه

  3. محرم صبوری می گوید

    با سلام در یک پرونده اینجانب علیه همسایه مجاور خود به علت گود برداری غیر اصولی که منجر به نشست ساختمان بنده سده بود شکایت کردم و دادگاه همسایه را در سال ۱۴۰۰محکوم به پرداخت خسارت به بنده کرد و این رای قطعی شد و مدت یک سال محکوم فراری بود در این مدت چون ایشان فراری بود یک قولنامه صوری به نام پسر خود به تاریخ ۱۳۹۷تنظیم نمود وپسرش با آن قولنامه چندین بار علیه بنده شکایت کرد که ۳ مورد آن در دادگاه به علت ایراد بنده نسبت به صوری بودن مبایعه نامه رد شد و یک پرونده هنوز مفتوح می باشد
    در نهایت بنده از پدر و پسر به علت تنظیم مبایعه نامه صوری و درج تاریخ ۳ سال قبل از محکومیت پدر و استفاده از آن در محاکم قضایی علیه بنده شکایت کردم و در نتیجه بازپرس قرار جلب دارسی صادر نمود با این عنوان که بزه انتسابی محرز بوده و مستندا ماده ۵۳۶ قانون مجازات اسلامی و ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ قرار جلب دادرسی صادر و اعلام می گردد و پرونده به دادگاه کیفری ۲ ارسال شد ودر دادگاه آنها دفاع جدیدی از خود ارائه نکردند و منکر صوری بودن معامله شدند می خواستم لطف بفر مایید رای دادگاه چگونه می باشد

  4. روشن رنجبری می گوید

    باسلام و عرض ادب ارادت بنده کارمند یک اداره دولتی هستم که از ادارات زیربنای پس از وزارت نفت محسوب میگردد با سابقه رسمی ۲۰سال خدمت یکی دو سال پیش تخلفی که در یکی از قسمتهای اداره صورت گرفته بود با کینه توزی رئیس وقت و نماینده حقوقی اداره از بنده داشتند موفق شدند پای بنده را نیز بر موضوع بازکرده به همراه رئیس و معاون و دو نفر از کارمندان متخلف و بنده را به دادسرا شکایت نمایند از همان رسیدگی اول بدلیل عدم احراز ارکان و عناصر متشکله بزه های انتسابی به متهمین با استناد به ماده ۲۶۵از قانون دادرسی کیفری قرار منع تعقیب متهمین را بازپرسی محترم صادر نمودند این قرار مورد اعتراض نماینده حقوقی اداره که اصلا حق ورود به امور کیفری را نداشتند قرار گرفت ( موضوع ماده ۱ایین نامه اجرایی ماده ۳۲قانون مدنی ) متاسفانه اعتراض ایشان که در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفت دادگاه وقت اعتراض ایشان را پذیرفت و قرار را در حق رئیس و معاون تایید ولی در حق ما سه نفر رد و قرار جلب به دادرسی صادر نمود بعد از ان همان قاضی پرونده را ۱۳ماه بلاتکلیف نگه داشت و تا اینکه به شهری دیگر منتقل شد و به قاضی دیگری که جانشین وی امده بود سپرد ایشان بعد از رسیدگی در حق اینجانب حکم برائت صادر نمود و در حق دو نفر دیگر مجازات چون تخلف انجام شده ارتباطی بر امورات بنده نداشت متاسفانه همان نماینده حقوقی اداره دوباره امد به حکم برائت اینجانب اعتراض نمود که خود عین بنده کارمند اداره بود فقط پست ایشان نماینده حقوقی و پست بنده کارشناس ارشد نوشته شده همین تفاوتمان بود و پرونده مجددا به دادگاه تجدید نظر استان ارسال شد و نماینده حقوقی اداره عین شاکی خصوصی که متضرر از جرم واقع شده باشد حتی امد در دادگاه تجدید نظر بر علیه بنده صحبت کرد( لازم به ذکر هست که بنده تمام هر انچه در رابطه با نماینده حقوقی اداره بررسی و مطالعه کردم حتی در نشست قضاپی که در شهر کرمان برگزار گردیده بوده ورود این شخص بر امور کیفری را خلاف قانون دانسته شده ) اما اتهاماتی که این ادم از ما شکایت کرده بوده قشنگ ردیف کرده بود پشت سر هم جعل استفاده از سند مجعول و اختلاس و ارتشاء که تمام تخلفات هم این بوده که کارمندان حسابداری اداره فیش های برادرشان را دستکاری کرده بودند همین و السلام جالب انجاست که دادگاه تجدید نظر دقیقا در حکمی که در رسیدگی بر برائت بنده چنین نوشته در خصوص تجدید نظر خواهی نماینده حقوقی اداره کل ….نسبت بر قسمتی از دادنامه شماره … که در ان اقای ….. (اینجانب ) حکم برائت حاصل نموده وارد میباشد چرا که بر اساس محتویات پرونده مشخص گردید که اقای (یعنی بنده ) از جعل فیشهای که انجام داده اند اگاه بوده و با استفاده از اسناد مجعول اقدام به اختلاس مبلغ مذکور نمودند لذا این دادگاه دفاعیات متهم را غیر موجه و مستند به ماده ۴۵۱و ۴۵۵قانون ایین دادرسی کیفری و ماده ۵قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء به ۷سال زندان و انفصال دایم از خدمات دولتی محکوم مینمایم با تعلیق حبس به مدت ۳سال حال از محضر حضرت عالی استدعا دارم مگر میشود چنین ظلمی بر انسانی روا نمود مگر میتوان این همه قوانین قضاپی کشور را واقعا به سخره گرفت و نماینده حقوقی اداره که حق ورود بر امور کیفری را نداشته بر جایگاه شاکی خصوصی نشاند و با اعتراض وی قرار منع تعقیب که قطعی بوده را نقض کرد یا بار دیگر برائت را نقض نمود مگر رسیدگی بر کیفر در قوانین ما دو مرحله ای نست واقعا چه قاضی دادگاه بدوی و چه تجدید نظر قسم میخورم که نمیدانستند جرايم عمومی و خصوصی چه تفاوتی دارند یا اصلا شاکی خصوصی به چه کسی میگویند یا قانون چه تعریفی از نوع …و غیر…. اصلا از قانون لفظ کلام ان را دانسته بودند
    ایا تصمیماتی که در نشستهای قضاپی اتخاذ میگردد خصوصا به شماره ۴۵۹۰مورخه۱۳۹۷/۰۲/۰۲که در یزد برگزار گردیده و در ان قرار های بازپرسی را انگاه که شاکی اداره دولتی باشند قطعی دانسته شده و یا اینکه در قوانین قضائی کشور ما بند ((ن)) از ماده ۳ قانون اصلاح قانون تشکیل قانون دادگاههای عمومی و انقلاب فقط و فقط بر شاکی خصوصی ان هم یک بار اجازه داده بر اصمیم مرجع قضائي اعتراض نماید نه به هیچ شخص دیگر چی هست لطفا ایا میتوانید دست ما را بگیرید و کمک فرمایید …با سپاس بی پایان

  5. یزدان می گوید

    سلام
    پارسال از طرف منابع طبیعی بهم زنگ زدن که پدر شما به عنوان مرتع دار شناخته شده و باید عوارض مرتعداری پرداخت کنین تا براتون سند مرتع ۶دانگ صادر کنیم چون ما تنهاکسی بودیم که سابقه دامداری داریم من هم به جای پدرم
    ومشورت با منابع طبیعی واریز کردم و پدرم به نام من درمهزرانتقال داد من هم در کنار در حیاط خانه برای سایه گوسفندها چندین درخت کاشتم که قبلا جای فضولات حیوان بوده . منابع طبیعی با گزارش همسایه ها که خود شان قبلا ۳برابر من تصرف کرده اند من را به دادگاه ارجاع داد دادگاه در برسی خود حکم بر تصرف وتخریب ادوانی وبا قرار به التزام وجه به دادگاه ۲ کیفری با قرار به جلب ومنع تعقیب صادر کرده لطفا راهنمای کنین کنین در ضمن سابقه کیفری ندارم ممنون

  6. پناه صمدی می گوید

    سلام بنده مسافرکشم،فردی تهمت همکاری باسارقی،رابه ۱۱۰گزارش داده بود،بنده راننده کامیون بود سال ۹۷تصادف شدیدکردم که منجربه نصب پلاتین درلگن،و ران چپم شد،سال ۹۸دوباره عمل کردم بازجوش نخوردوپای چپم ناقص شد،برای کاهش دردپایم،شیره تریاک مصرف میکنم،هیچگونه،سابقه،وسوپیشینه،ندارم،ماموران امدن به خانه ام همه جاراگشتن،و چیزی بمن نگفتن،من به خیال مصرف موادخودم ۱۸۰گرم شیره تریاک را تحویل دادم،منوبردن پیش قاضی کشیک سریعاگفتم،لگن و پایم پلاتین داره ومسافرکش،هستم وبرای همین مواد مصرف میکنم،حال دادیارقرارجلب به دادرسی،داده،امروزهم ابلاغیه آمده پرونده به شعبه ۱۰۳کیفری ۲ارسال شده،من که سابقه،وسوپیشینه،ندارم،واولین،بار هست گرفتارشدم،چه حکمی برایم صادرمیشه،آیا این پرونده سابقه سوپیشینه،برایم،میشودممنون جواب بدین باتشکر

زمان پاسخ به دیدگاه شما از طرف وکلای سایت وکیل تاپ ۴۸ ساعت می باشد. درصورت نیاز به مشاوره فوری حقوقی میتوانید از این لینک نسبت به پرسش سوال خود اقدام کنید.



سوالات خود را از ما بپرسید

وکلای پایه یک ما اماده پاسخ به سوالات شما هستند