تاثیر طلاق بر فرزندان

همیشه نباید طلاق را از جنبه ی منفی نگاه کرد، بلکه در بعضی شرایط باید به دید شروع دوباره انگاشته شود. اما طلاق هم مانند هر چالش دیگری در زندگی اصول قواعدی دارد که اگر درست و قاعده مند پیش نرود می تواند آثار مخربی داشته باشد.

همانطور که برخی از طلاق ها برای زوجین آسیب زا هستند، به تبع آن فرزندان نیز در این اتفاق از آسیب مصون نیستند. چه بسا اگر والدین در هنگام طلاق برای فرزندانشان تدابیر لازم را در نظر نگیرند فشار روانی بر فرزندان آن ها بیشتر از زوجین خواهد بود.

از همین رو لازم است پیش از طلاق، پدر و مادر به شکل اصولی و گام به گام بچه های خود را با این فرایند آشنا سازند تا میزان لطمات روانی در کودکانشان به حداقل برسد.

در این نوشتار، مطالبی در خصوص آثار سوء طلاق در فرزندان ارائه خواهد شد.

اثرات طلاق بر فرزندان

در مجموع طلاق دارای برخی اثرات منفی برای فرزندان است که به شرح ذیل می باشد:

  • نا امنی در تعاملات اجتماعی.
  • مشکلات ساختاری خانواده.
  • مشکلات اقتصادی.
  • افسردگی.
  • مشکلات تحصیلی.

هرکدام از این آثار تعاریف و آیتم های جداگانه ای را به خود اختصاص می دهند که به تفصیل بدان پرداخته می شود.

اثرات طلاق بر فرزندان

مشاوره حقوقی فوری

مشاوره تخصصی تلفنی و متنی آنلاین با وکلای سراسر کشور

نا امنی در تعاملات اجتماعی

پس از طلاق های ناگهانی و درگیری های شدید پدر و مادر، فرزندان به مرور زمان دچار انزوا می شوند. اما این انزوا نشات گرفته از حس کمبود اعتماد بنفس و از بین رفتن حس حمایتی است.

فرزندان پس از طلاق احساس می کنند حامیان همیشگی خود را از دست داده اند و مجبورند که والدین خود را نصفه و نیمه داشته باشند.

اوضاع زندگی خانوادگی پس از طلاق و برچسب ها و قضاوت های جامعه، موجب می شود تا این فرزندان دائماً با فشارها و تنش های گوناگون دست و پنجه نرم کنند.

آنها مجبورند به دلیل مسئله ای که نقشی در آن نداشته اند، سوژه کنجکاوی ها، دخالت ها، قضاوت ها و پیش داوری های اطرافیان قرار بگیرند و در بیشتر موارد طلاق والدین خود را پنهان کنند و به دنبال عدم افشای هویت خانوادگی خود باشند.

آن ها گاه هر ابراز محبتی را ترحم قلمداد می کنند یا برخی مواقع واقعا مورد ترحم و دلسوزی های بیجا قرار می گیرند.

لذا همه ی این موارد به مرور باعث ایجاد حس ناامنی اجتماعی در آن ها شده و باعث می شود به مرور از جامعه و انسان ها کناره گیری کنند.

نا امنی در تعاملات اجتماعی

مشکلات ساختاری خانواده

اغلب اوقات پس از طلاق بچه ها مجبور می شوند یکی از والدین خود را انتخاب کنند که این امر موجب آشفتگی روانی و سردرگمی آن ها می شود.

حس عذاب وجدان، دلتنگی و حسرت باعث قلیان خشم و نفرت یا پرخاشگری در آن ها می شود زیرا مجبور هستند برای خاموش کردن احساسات خود از مکانیسم سرکوب استفاده کنند زیرا از حمایت و محبت یکی از والدین خود را محروم شده تصور می کنند.

گاه فرزند بزرگتر خود را مسئول نگهداری از خواهر و یا بردار خود می داند.

از همین رو، به سرعت وارد دنیای بزرگسالی می شود بدون اینکه کودکی کرده باشد.

اصولا مجبور می شوند با یک گروه از اقوام خود قطع رابطه کنند که این امر برایشان بسیار تلخ خواهد بود. از طرف دیگر انگشت نما شدن و دخالت های مختلف از طرف اقوام دیگر باعث می شود هر کس به خودش اجازه دهد که برای آینده آن ها تصمیم گیری کند.

این در هم تنیدگی ها باعث احساس خلاء و پوچی خواهد شد، لذا بی خبری و قطع رفت آمد را از هر جهت ترجیح می دهند.

مشکلات ساختاری خانواده

مشکلات اقتصادی

همه ی خانواده ها آنقدر متمول نیستند که فرزندان آن ها پس از طلاق دچار دغدغه های مالی نشود. بلکه برعکس معدود افرادی در جامعه انقدر تمکن مالی دارند که از این هراس مالی رها باشند.

بیش فرزندان طلاق در همان ابتدای راه دچار نگرانی های مالی شده و بعضا مشکلات اقتصادی فراوانی را تجربه می کنند.

گاه برخی از آ «ها به طور کلی از حمایت های مالی خانواده محروم می شوند یا به دلیل فشار اقتصادی مجبور می شند به سرعت در سنین نوجوانی کار را به تحصیل و تفریح ترجیح دهند.

در بسیاری اوقات مادر خانواده به دلیل اوضاع بد مالی مجبور می شود سخت کار کند تا بتواند مایحتاج اولیه را تامین نماید و در خانواده های ایرانی دیدن این صحنه که مادر تحت فشار قرار دارد، تاثیرات منفی بر روی فرزندان خواهد داشت.

همچنین برخی والدین کشمش های مالی بعد از طلاق را جلوی فرزندان خود انجام می دهند و او شاهد دعوای آن ها برای تامین مالی قرار می گیرد.

این عمل موجب حس تحقیر شدگی در فرزند ایجاد می کند و یا احساس می کند آنقدر با ارزش نیست که حتی پدر و مادرش از او حمایت اقتصادی کنند.

به مرور تنگناهای مالی موجب می شود فرزند در مقایسه با سایر هم سالان خود در رفع بسیاری از نیاز هایش احساس کمبود کند و دچار آسیب های روانی شود.

مشکلات اقتصادی

افسردگی

در واقع اولین اختلالی که به سراغ فرزندان پس از جدایی والدین می آید افسردگی است. تجربه نشان داده که فرزندان طلاق در بسیاری مواقع از افسردگی رنج می برند.

آن ها اغلب درباره ی طلاق مادر و پدرشان احساس تقصیر و گناه را تصور می کنند زیرا فکر می کنند می توانستد جلوی این جدایی را بگیرند.

فرزندان طلاق معمولا دچار سردرگمی، احساس تنهایی، غم ناامیدی، بلاتکلیفی، خستگی و در نهایت پرخاشگری می شوند. اصولا آن ها منزوی می شوند و از ترس قضاوت ها، تنهایی و زندگی مجردی را انتخاب می کنند.

همچنین افسردگی تاثیرات فیزیکی مانند:

کرختی، میگرن، کم اشتهایی، پرخوری عصبی و اختلالات خواب مثل پرخوابی یا کم خوابی دچار می شوند.

مشکلات تحصیلی

یکی دیگر از چالش های فرزندان طلاق، مشکلات تحصیلی است. پس از طلاق اصولا فرزندان دچار افت شدید تحصیلی می شوند که این امر برگرفته از کاهش انگیزه برای تحصیل و بی هدفی برای آینده ی مبهم و متفاوت است.

این بچه ها اصولا در تمرکز و میل به درس خواندن دچار مشکل می شوند و تکالیف درسی خود را به سختی انجام می دهند.

حضور نامنظم در مدرسه، غیبت های مکرر به دلیل انزوا طلبی و ترس از حرف ها و قضاوت ها شکل می گیرد.

همچنین آن ها دیگر علاقه ای به پایبندی نسبت به قوانین و مقررات مدرسه ندارند.

لذا این موارد نیز به نوعی نشات گرفته از افسردگی پس از طلاق والدین نمود پیدا می کند.

مشکلات تحصیلی طلاق

نتیجه گیری

در مجموع طلاق دارای برخی اثرات منفی برای فرزندان است که به شرح ذیل می باشد:

نا امنی در تعاملات اجتماعی، مشکلات ساختاری خانواده، مشکلات اقتصادی، افسردگی، مشکلات تحصیلی.

پس از طلاق های ناگهانی و درگیری های شدید پدر و مادر، فرزندان به مرور زمان دچار انزوا می شوند. اما این انزوا نشات گرفته از حس کمبود اعتماد بنفس و از بین رفتن حس حمایتی است.

در واقع اولین اختلالی که به سراغ فرزندان پس از جدایی والدین می آید افسردگی است. تجربه نشان داده که فرزندان طلاق در بسیاری مواقع از افسردگی رنج می برند.

آن ها اغلب درباره ی طلاق مادر و پدرشان احساس تقصیر و گناه را تصور می کنند زیرا فکر می کنند می توانستد جلوی این جدایی را بگیرند.

مناسب است پیش از طلاق به کمک یک مشاور از میزان آسیب روانی به فرزندان پیشگیری کرد.

سوالات متداول

اول بهتر از در حضور فرزندان از جنجال و دعوا ها جلوگیری کرد. همچنین مناسب است که پیش از طلاق با فرزندان به یک مشاور خانواده رجوع کرد.

در صورت عدم رعایت های لازم جلوی فرزندان و نداشت مشاور مناسب ممکن است فرزند دچار ناامنی عاطفی، حس دوست داشته نشدن و بد بینی شود که همه این موارد باعث اختلال در رشد عاطفی خواهد شد. 

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
زمان پاسخ به دیدگاه شما از طرف وکلای سایت وکیل تاپ ۴۸ ساعت می باشد. درصورت نیاز به مشاوره فوری حقوقی میتوانید از این لینک نسبت به پرسش سوال خود اقدام کنید.



سوالات خود را از ما بپرسید

وکلای پایه یک ما اماده پاسخ به سوالات شما هستند