قرارداد کاری به صورت عقد مضاربه با شریکم بستم

قراردادها و داوری توسط آزاد
۱۴۰۳/۱۰/۰۶ - ۲۰:۲۴
۱
پاسخ
۳۱۴

من سال 98تو یه کلاس زعفران شرکت کردم تا بتونم علمش رو یاد بگیرم و به خیال خودم این کار رو شروع کنم . خلاصه کلاس رو رفتم و دوره رو طی کردم.در این دوره ارتباطم رو با مدرس نگه داشتم و گهگاهی سوالاتمو ازش میپرسیدم تا اینکه یه روز بهم زنگ زد و گفت برای صدور مدرک عکس و کپی کارت ملیتو میخوایم و خودم میام و ازت میگیرم. اتفاقا اون زمان ماه رمضان بود و دمدمای ظهر. منم دعوتش کردم به مغازه تا بیاد و نمازش و بخونه و خیلی دوست داشتم خودمو بهش نزدیک کنم تا ازش کار یاد بگیرم چون آدم خود ساخته ای بود. بحث کار و اینا رو آوردم وسط و اونم از سرمایه گذاریا و کارا وریسکایی که کرده بود برام گفت. ازش درخواست کردم که اگه خواست سرمایه گذاری کنه منو هم در جریان بذاره تا باهاش شریک شم و اون یه مقدار سرمایه ی کمی که جمع کرده بودم رو بهش بدم تا باهاش کار کنه. اونم گفت که یه موردی هست اگه کاراش درست شد بهت خبر میدم. منم ذوق کردم و هزار بار خدا رو شکر گفتم که این بنده نازنین رو برام فرستاده.
خلاصه یه روز زنگ زد و گفت فلانی من یه پیشنهاد دارم برات میخوام یک کیلو زعفران بفرستم به آلمان مبلغ 15 میلیون میشه و تا یکی دو هفته ای بازگشت سرمایه خواهیم داشت. منم گفتم بذار فکرامو بکنم بهت خبر میدم. رفتم تو اینترنت و کلی سرچ کردم که چجوری میشه پولم رو بدم به اون که باهاش کار کنه و پولش هم حلال باشه. که دیدم مضاربه رو برام آورد چند تا مقاله در موردش خوندم و زنگ زدم که یارو بیاد تابا هم قول وقرار بذاریم. البته دل شوره هم داشتم نمیدونست کارم درسته یا نه. برای اینکه خیالم یکم راحت تر بشه زنگ زدم به یکی از دوستام و گفتم تو هم بعنوان شاهد اونجا باش و کاغذا رو امضا کن. بعد کلی حرف و حدیث بهش اطمینان کردم و به خیال اینکه پولم رو یه هفته ای پس میده و فوقش میشه 2 هفته هیچی ازش نخواستم و قرارداد رو امضا کردیم. قرار شدسودمون پنجاه پنجاه باشه و از تاریخ 12/3/98 تا تاریخ 30/3/98 پولم پیشش باشه و باهاش زعفران بخریم.
فرداش من رفتم و پول رو به حساب فردی که تو مشهد بود و زعفران رو برامون میفرستاد ریختم و بعد چند روز زعفران به دستم رسید ، بعد اونو فرستادم به آدرس اون طرفم. روزا گذشت و گذشت و من هر چند وقت یه بار باهاش تماس میگرفتم و اونم با احترام زیادی بهم جواب میداد و میگفت که بارمون فروش رفته و باید منتظر برگشت سرمایمون باشم که این یکم زمان میبره. الان هم که یک سال و دو ماه از اون تاریخ گذشته بارها بهش زنگ زدم و تهدیدش کردم و اون با هزار تا قسم و آیه میگه که هنوز بازگشت سرمایه نداشتم. اینم بگم که من تمام اون اس ام اساشو دارم و تمام مکالماتمون هم ظبط کردم . دیگه نمیدونم چیکار کنم . حماقت خیلی بزرگی کردم و درس بزرگی گرفتم که به برادرمم اعتماد نکنم.



خلیل فرهمند
- املاک و سرقفلی
۱۳۹۹/۰۸/۱۵ - ۱۶:۴۵

تهران

۰

سلام
نیاز به رویت قرارداد الزامی است
با توجه به توضیحات شما دادخواست مطالبه وجه تقدیم دادگاه کنید

خانه
وکلاء
پرسش و پاسخ

متوجه شدم
5